ارومیه- نوروز رسم و آیین کهن ایرانیان و ایران زمین است که درمناطق مختلف شهری و روستایی آذربایجان غربی نیز با برپایی مراسمی خاص و ویژه ای جشن گرفته می شود.
به اعتقاد پژوهشگران فرهنگ مردم، نوروز آئین خجسته ای است که از دیرباز تاکنون، ایرانیان را درهر نسل ،آئین ومذهبی و از هر قومیتی، خارج از محدوده زمان و مکان به هم پیوند میداده و می دهد و زمینه مشارکت را درپدیده های اجتماعی فراهم می کند. صاحب نظران فرهنگی درآذربایجان غربی می گویند با برنامه ریزی و یادآوری سنتهای دیرین و جای گرفتن آن درمیان دانش آموزان و دانشجویان و نسل جوان می توان درایجاد زمینه های شادی و همراهی اجتماعی موثر واقع شد. بنا به این اعتقاد، با هدایت و رواج دادن مراسم زیبا و خالی از خطرآخرین چهارشنبه سال درمراکز و مجتمع های فرهنگی وهنری، باردیگر می توان سنتهای اصیل نوروزی را زنده کرد تا دیگر صدای ترقه و فشفشه و بمب های دست ساز دل و جانمان را آزار ندهد و فرزندان این خاک و بوم، رسوم و سنت های دیرینه شان را درعصر تکنولوژی و اینترنت پاس بدارند. مردم آذربایجان غربی درگذشته آیین های زیادی برای استقبال از نوروز کهن داشتند که امروز برخی ازآن ازحافظه مردم این سامان پاک شده و برخی نیز درآستانه فراموشی قرار گرفته است. یکی از رسم های زیبای ایام نوروز درآذربایجان غربی به گفته پدران و پیران این منطقه رسم " تکم چی" ها بوده که درزمان حاضر به طورکلی به فراموشی سپرده شده است. چند روزی مانده به عید، تکم چی به طور نمادین، تکم (بز ساخته شده از قطعات چوب) را درکوچه های روستاها و شهرها می چرخاند و در حالی که اشعاری به زبان ترکی و با صدای دلنشین می خواند ، نوید آمدن عید را می داد و پاداش خود را از مردم می گرفت. غوغا و ولوله کودکان و نوجوانان درپیرامون تکم چی ها جنب و جوش خاصی به این آیین می داد. صدای نوروز و نجوای آمدنش را به نوعی می توان از تکاپو و شور و شوق زنان برای تر و تمیزکردن خانه و خریدهای نوروزی استشمام کرد. درآذربایجان غربی ازاواسط اسفندماه، خانه ها گرد و غبار یک ساله را با آیین خانه تکانی از رخسار می زدایند و رنگ و بوی تازه ای می گیرند. وسعت این رسم که درمنطقه به "هیس آلماق" موسوم است آن چنان در یکی دو هفته مانده به عید بیشتر می شود که گاهی مشکل کمبود و قطع آب آشامیدنی شهری را در پی می آورد. از میان تمام مراسم باقیمانده آیین گسترده چهارشنبه آخر سال به عنوان یکی از رسوم نوروزی هنوز با حال وهوای دیگری که نشان از تغییرات محیطی و زمانی می دهد درجای جای این استان رایج است. آیین چهارشنبه که نمادی از دوستی، الفت، صمیمیت و نماد چهارفصل سال و عناصر چهارگانه طبیعت است با رخنه برخی موارد غیرسنتی به چهارشنبه پرخطری مبدل شده است که همه ساله آثاراین خطرات، جان باختن تعدادی از جوانان و زخمی و بستری شدن تعدادی ازآنها به علت استفاده از مواد آتش زا و مواد منفجره است. مردم آذربایجان غربی درگذشته نه چندان دورقبل از فرا رسیدن نوروز با برپایی مراسمی ویژه به استقبال فصل زیبای بهار میرفتند که آیین چهارشنبه آخرسال از مهم ترین این مراسم به شمار می رفته است. چهارشنبه سوری نام رایج و آیینی بود از مراسم دیرین دربین مردم ایران زمین وآذربایجان غربی که هدف تمامی مراسم آن دورکردن پلیدی ها بود و با استفاده از نمادهای آب و آتش و خاک انجام می گرفت. درمنطقه آذربایجان غربی چهارشنبه سوری موسوم به ایلیین آخیر چارشنبه سی ( چهارشنبه آخرسال) است که وجود واژه آخر دراین ترکیب نشان می دهد مردم آذربایجان دراسفند ماه چهارشنبه های دیگری را نیز جشن می گرفتند که امروزه این رسم تقریبا به فراموشی کامل سپرده شده است. با رسیدن ماه اسفند مردم مناطق شهری و روستایی آذربایجان غربی خود را مهیای پذیرایی از سال نو می کردند که این پیشواز در عنوان این ماه نیز مستتر است. مردم آذربایجان غربی هنوز هم اسفندماه را با عنوان بایرام آیئی ( ماه عید ) می خوانند. مطابق سنت های کهن و قدیمی مردم آذربایجان غربی هفته اول اسفند ماه را "چیله قووان" یعنی هفته ای که چله زمستان را فراری می دهد یا یالانچی چارشنبه ( چهارشنبه دروغین) می نامیدند و با آیین هایی اتمام فصل زمستان را جشن می گرفتند. در گذشته آذربایجان، چهارشنبه هفته دوم اسفند ماه موسم به "کوله چارشنبه" یعنی چهارشنبه کوتاه بود و سومین چهارشنبه نیز "موشتولوقچی چارشنبه ( چهارشنبه پیام آور) یا قره چارشنبه ( چهارشنبه سیاه یا بزرگ) یا خبرچی چارشنبه نام داشت. در مطالعات مردم شناسی انجام گرفته هر کدام از این چهار چهارشنبه ماه اسفند، نمادی از عناصر چهارگانه یعنی آب، خاک، باد و آتش بودند که با طبیعت کشاورزی منطقه آذربایجان غربی نیز سنخیت دارند و مردم نیز هر کدام از این چهارشنبه ها را به نوعی با آیین هایی خاص گرامی می داشتند. همچنین نامگذاری چهار چهارشنبه موجود در اسفند ماه به نوعی با رنگ های طبیعت نیز ارتباط دارد که رنگ های سفید، خاکستری، سیاه و سرخ از آن متبلور است. آنچه امروزه ازاین چهارشنبه ها باقی مانده رسم آتش روشن کردن و پریدن از روی شعله های آتش و خواندن سرودها و اشعاری به هنگام اجرای این آیین است. آتیل باتیل چارشنبه - باختیم آچیل چارشنبه ( بپر و بیافت چهارشنبه -- بخت به من روی آور چهارشنبه) و دردیم، بلام بو اوددا قالسین - باش آغریم، دیش آغریم بوردا قالسین ( درد و بلایم دراین آتش بماند - سر دردم ، دندان دردم در اینجا بماند) از جمله مطالبی است که در موقع پریدن از روی آتش در لبان افرادی که از روی شعله های آتش می پرند نجوا می شود. خرید چهارشنبه آخر سال نیز از رسوم این روز است، از جمله وسایلی که شب چهارشنبه خریده می شود آئینه است که مظهر صمیمیت و یکرنگی است و کوزه که آب را در خود جای می دهد و مظهر پاکی است و نیز اسپند برای دفع چشم زخم کاربرد دارد. در بعضی خانههای روستایی آذربایجان غربی، رسم است که اسپندی دود کرده در دو طرف در خانه می ریزند تا اهل خانه از چشم حسود و بیگانه در امان باشد. دربرخی دهات منطقه هنوز رسم رفتن به سر چشمه و آب تازه آوردن باقی است. در گذشته نه چندان دور برای این روز مردم لباس های تر و تمیز و تازه خود را می پوشیدند و کوزه ای که در بین اقلام خرید چهارشنبه قرار داشت را پر آب تازه می کردند و گاهی چایی صبحانه روز چهارشنبه شان از همان آب تهیه می شد. از مراسم دیگر در آذربایجان غربی تخممرغ شکنی است. تخممرغها را در پوست پیاز میپختند تا رنگ بگیرد و آن را در بین کودکان به عنوان سوغاتی چهارشنبه توزیع می کردند. مراسم شال اندازی سنت و آیینی است که یواش یواش از زندگی شهری خارج می شود ولی هنوز در بیشتر مناطق روستایی آذربایجان غربی معمول است. امروزه، پیشرفت تکنولوژی و فرهنگ شهرنشینی این رسم زیبا را آرام آرام به محاق فراموشی می سپارد. شال اندازی در آذربایجان غربی، مبتنی بر شیوه ای بود و آیین آن چنین بوده است که بعد از مراسم آتش افروختن در چهارشنبه، جوانان بر بام خویشان و همسایگان رفته و دستمالی را از پنجره و درروستاها از روزن بامهابه درون آویزان میکردند و صاحبخانه دستمال را از آجیل و میوه و سایرهدایا پر میکرد و می گفت : "چک الله مطلبین وئرسین ..." یعنی: "بکش؛ خداوند مرادت را بدهد" ازمراسم بسیار قدیم آخرین چهارشنبه سال، مراسم بخت گشایی بود، هرچند که امروزه همسرگزینی با روشهای مدرن و تلفنی و اینترنتی و سایر شیوه ها مرسوم شده است اما یادآوری این سنت خالی از لطف نیست. مراسم بخت گشایی شامل گره زدن دستمال یا چارقد بود بدین ترتیب که دختران دم بخت گرهی به دستمال یا چارقد خود میزدند و از اولین رهگذر می خواستند تا به امید باز شدن گره از کارشان، گره را بگشاید. بیرون رفتن از خانه در صبح روز چهارشنبه آخر سال و پرکردن کوزه آب از مراسم مرسوم بخت گشایی بود. فالگیری از مراسمی بود در روز چهارشنبه، که مردم تفالی می زدند بر سالی که در راه بود. درآذربایجان غربی همچنین یکی از مراسم فالگیری، مراسم فالگوش ایستادن بوده است. این رسم که بیشتر از سوی زنان خانه انجام می گرفت بدین صورت بود که در مکانی که دیده نشوندمی ایستادند وکلیدی زیرپای خود نهاده و به سخنان رهگذران گوش می دادند و تفال می زدند. ازمراسم دیگر، خرید آجیل چهارشنبه سوری است که هنوزهم درآذربایجان غربی به نام " یئدی لوین" به معنی آجیل هفت رنگ یا " چارشنبه یئمیشی" معروف است. تزیین سفره هفت سین و آماده کردن سبزه نوروزی ازدیگر رسومی است که درآذربایجان غربی همچنان رایج است. سفره هفت سین درمناطق روستایی آذربایجان غربی چندان مرسوم نبوده و به جای آن سفره عید درخانه ها گسترده می شد و افرادی که برای عید دیدنی به آن خانه می آمدند در آن سفره می نشستند و پذیرایی می شدند. سبزه رویاندن که معمولا از گندم، عدس، جو و سایر روییدنی ها انجام می گرفت یکی دو هفته مانده به عید به وسیله زنان خانواده مهیا می شد و این سبزه در خانه به عنوان مظهر رویش و سرسبزی باقی می ماند و درسیزدهم نوروز به دامان طبیعت یا در آب روان رها می شد. ماندن سبزه عید درخانه بعد از سیزده بدر درافواه مردم شگون ندارد و به نوعی می توان گفت که رها کردن سبزه نوروزی درآب روان به معنای جریان زندگی و حیات دوباره جانداران است. مردم آذربایجان غربی، در جریان عید و شادی، آیین های دینی و مذهبی را فراموش نکرده اند، هنوز در جای جای آذربایجان غربی رسم گرفتن اولین دریافتی، به عنوان برکت سال از بین صفحات قرآن کریم رایج است. قبل از تحویل سال نو، پدر و یا بزرگ خانه به تعداد افراد خانوار اسکناس هایی را در درون صفحات قرآن مجید قرار می دهند و با تحویل سال و خواندن دعای تحویل سال افراد خانه اولین دریافت نقدی خود را در سال جدید از قرآن کریم می گیرند و اعتقاد دارند این به کارشان در سال جدید برکت می دهد. مردم آذربایجان غربی برای اینکه یاد و خاطره از دنیا رفتگان را نیز گرامی بدارند و تسلی خاطری از بازماندگان کنند نیز رسم و آیین خاصی دارند. در آذربایجان غربی، افرادی که عزیزی را از دست داده اند عید نوروز برای آنها با عنوان قره بایرام (عید سیاه) نام گرفته است. مردم آذربایجان غربی هنوز برای گرامیداشت یاد و خاطره درگذشتگان خود، یکی دو روز قبل از تحویل سال نو به سر مزار عزیزان درگذشته خود می روند که از این آیین با عنوان " عارافا " نان برده می شود. بعد از تحویل سال نو، دید و بازدید از بزرگان خانواده و اعضای فامیل از رسوم مردم آذربایجان غربی است که چند روز اول عید در مناطق شهری و روستایی استان به این امر اختصاص می یابد. مراسم عید نوروز با آیین سیزده بدر پایان می یابد که در این روز مردم به خارج از شهرها می روند و این روز را در دامن طبیعت سپری می کنند.
ارسال شده در
89/11/27:: 12:34 عصر
توسط میرعباس حسن زاده